قدیمی عاشق دل شکسته
چند وقته که خیلی احساس تنهایی و بی کسی می کنم . احساس می کنم خیلی تنهام . هیچ کس رو نمی شناسم . با این دنیا و آدماش غریبم . هیچ کس رو ندارم . دیشب حالم خیلی بد بود .داشتم از غصه می ترکیدم . بهش احتیاج داشتم تا آرومم کنه ، تا اشکهامو پاک کنه . تا جلوی ترسم رو بگیره . می ترسیدم . دلم داشت از غصه و دلواپسی می ترکید . اما اونی که دلم رو تصاحب کرده نبود تا به دادش برسه . این روزا خیلی تنهام ، بی کســـم . عشق فقط تو قصه هاست . عشق واقعی فقط تو داستانای عاشقانه ی لیلی و مجنونه ، شیرین و فرهاد ، بیژن و منیژه عشق فقط تو قصه هاست . من تو این زمونه عاشقی رو دیدم که اشکا ، غصه ها ، دلواپسی ها و تنهایی های معشوقش براش مهم نیست . عاشقی رو دیدم که به معشوقش میگه تو باید بری و با یکی دیگه زندگی کنی و عاشقش بشی . عاشقی رو دیدم که به معشوقش میگه اگه تو طوریت بشه من می میرم اما با دیدن جون دادنش هیچ کاری نمی کنه و میگه دستام بسته است . عاشقی رو دیدم که میگه حاضرم جونم رو برات بدم اما از زندگی و خوشبختی هام نمی تونم دست بردارم . عاشقی رو دیدم که وقتی معشوقش داره از دلواپسی و غصه هاش براش میگه اون به فکر یکی دیگه ست و روح و دلش پیش یکی دیگه پرواز میکنه . عاشقی رو دیدم که معشوقش آرزوی با اون بودن رو داره و اون به فکر بودن با یکی دیگه ست و آرزوی اونو داره . عاشقی رو دیدم که ... آره ، این عشقه ، چون اون میگه منم قبول میکنم . آخه من که عشق رو نمی شناختم . اون یادم داد . اون میگه عشق اینه منم چون اون میگه با جون و دل قبول دارم . اما اون چیزی که من همیشه دنبالش بودم تو قصه ی لیلی و مجنونه ... خیلی تنهام ، خیلی بی کسم ، دلم میخواد از این دنیایی که با خودش و آدمکاش و عاشقا و معشوقه هاش غریبم رخت بر بندم و ... تو که می دونی عشق منی دوست دارم واسه چی پس میگی میخوام برم دیگه دوست ندارم . یادته اون روزا که دستت تو دسته من بود ، حالا تو میخوای بری و منو نمی خوای دلبر من . میدونی من بی کسم تو بودی همه کسم زندگیم تو بودی و حالا من خار و خسم ؟ دیگه یاد گرفتم شبا بخوابم . با یک آرام بخش ، تو نگرانم نشو ، همه چیز رو یاد گرفتم ، راه رفتن تو این دنیا رو هم بون تو یاد گرفتم یاد گرفتم چگونه بی صدا گریه کنم ، یاد گرفتم که هق هق گریه هام رو با بالشم بی صدا کنم ، یاد گرفتم چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی . یاد گرفتم نفس بکشم بدون تو . و بی یاد تو ، یاد گرفتم چگونه نبودنت رو با رویای با تو بودن پر کنم ، یاد گرفتم که بی تو بخندم . بی تو گریه کنم . دیگه عاشق نشم ، یاد گرفتم که دیگه به کسی دل نبندم مهمتر از همه چیز یاد گرفتم که با یادت زنده باشم و زندگی کنم ، یاد گرفتم ... بازم پرم از خالی ، باز برگشتم به روزایی که به پوچی رسیده بودم و روزام تیره تر از شبام بودن . روزایی که جز غم و غصه همدمی نداشتم . روزایی که هیچ کس رو نداشتم تا اینکه تو اومدی . تو اومدی و با مهربونی وجودت دوباره به زندگی برم گردوندی . من دوباره معنی شادی رو فهمیدم . دوباره خواستم زندگی کنم به خاطر وجود تو ، به خاطر عشق تو . حاضرم جونم رو بدم واسه اینکه عاشقم بمونی . تو با عشقت درای تازه ای به روم باز کردی . یادم دادی بخندم . اشکای شبونم رو از چشام پاک کردی . به جای اشک لبخند رو جایگزین کردی . دوست داشتم فقط زندگی کنم اما بی انصافی کردی آخرش . آخرش هرچی بهم داده بودی ازم پس گرفتی . خوشحال رو ، خنده رو شادی رو ، امید به زندگی رو ، همه رو گرفتی . حتی عشقت رو پس گرفتی . چه جور دلت اومد ؟ چرا ؟ چرا این کارو کردی ؟ من به عشقت ایمان داشتم اما تو اونقدر بی مهر شدی تو آخرین روزا که باورم شد عشقت ته کشیده . من که گفته بودم طاقت کم محلی ها و بی مهری هات رو ندارم ... نگفته بودم ؟ چرا تو که می خواستی اینجوری نابودم کنی اومدی؟؟؟ نمیدونم چرا و به خاطر کدوم گناهم داغونم کردی ... حالا بیا ... بیا ببین که بدتر از روزی هستم که تو اومدی و ناجی من شدی . حالا روزام تیره تر از همه ی شبای عالمن . حالا هر لحظه آرزوی مرگ میکنم . یادته روزای اول که حتی هنوز احساسی بهم نداشتی وقتی حرف مرگ رو میزدم چقدر عصبانی میشدی ؟ حالا که میگی عاشقی از این حرفام لذت میبری ؟ چرا ؟ بیا ببین منو تا بیشتر لذت ببری . بیا ببین خنده چه جوری یادم رفته . بیا ببین که دیگه هیچ انگیزه ای حتی واسه زنده بودن ندارم . زندگی رو که از یاد بردم ، بیا ببین و لذت ببر . مگه نمی خواستی همین روزا رو ببینی ؟ خب بیا ببین . لذت بردن تو به هر قیمتی که شده آرزوی من بود . اگه تو با نابودی من لذت میبری باشه من راضیم . من هم خودم دعا کردم تو فراموشم کنی و حتی ازم متنفر شی تا دیگه از دوریم غصه نخوری . شاید این بار خدا حرفامو شنیده ، این دفعه دعام انگاری مستجاب شده . اما من بازم دوست دارم بیشتر از قبل ، خیلی بیشتر . امیدوارم توام به آرزوت رسیده باشی . حتما رسیدی .... لهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم کـــردی
نظرات شما عزیزان: